مدتی است گروه هایی که تا همین چند سال پیش در لیست گروه های تروریستی آمریکا و اروپا قرار داشتند کنترل اختیار نمایندگان پارلمان اروپا را در دست گرفته اند و آنها را به ساز خود می رقصانند.
البته در این جریان اروپایی ها خودشان نقش اول را دارند چرا که بدون هیچ گونه بررسی سوابق اینها بهشان پناهندگی و سپس شناسنامه دادند و امروزه اعضای این گروه های تروریستی شهروندان رسمی کشورهای اروپایی هستند و بالطبع می توانند روی ذهن نمایندگان تاثیر بگذارند، چرا که رای دهنده می باشند.
برخی گروه های به ظاهر ایرانی با هوچی گری ذهن نمایندگان پارلمان اروپا را بر علیه ملت ایران تحریک کردند تا اینها بر علیه ملت ایران اقداماتی را انجام دهند.
یکی از این اقدامات قرار دادن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لیست ترویستی اتحادیه اروپا بود.
قبل از ادامه بگویم چرا از عبارت "شبه ایرانی" برای اینها استفاده می کنم.
چون بخش عمده این افراد کلا ایرانی نبودند و افرادی بودند که با دریافت مبالغی از سازمان های امنیتی دشمن با ایران رفتند با تعدادی ایرانی ها همراه شدند تا فضاسازی کنند وکاری کنند نمایندگان اتحادیه اروپا تصور کنند که تعداد زیادی ایرانی مخالف حکومت ایران هستند.
در بسیاری از موارد حتی فارسی زبانان فیما بین اینها از شهری به شهر دیگر با اتوبوس و هواپیما و قطار به صورت دست جمعی جابه جا می شدند تا در چندین مکان این فضا سازی انجام گردد.
عمده این افراد هم آدم های عاطل و باطلی بودند که هیچ کاری نداشتند و به دنبال همان پنجاه یورویی بودند که از مجامع امنیتی دشمن ملت ایران دریافت می کردند.
هیچ ایرانی واقعی، حتی ایرانی هایی که با تلخی کشور خود را ترک کرده باشند، به هیچ وجه قبول نمی کند که مردم کشورش تحت فشار و تحریم قرار بگیرند و قطعا هر کس که چنین چیزی را می پذیرد یا ایرانی نیست یا خیانتکاراست و در میان ایرانی ها خیانتکار کم است.
اینها به دنبال آن بودند تا تصمیم پارلمان اروپا برای قراردادن سپاه پاسداران در لیست تروریستی اروپا می تواند موجب تحریک مجدد خیابان ها و همچنین ایجاد فشار بر علیه مردم ایران گردد.
چه قدر فردی میتواند پست باشد که به دنبال آن باشد تا برای رسیدن به مقاصد سیاسی خود حاضر باشد رنج و زجر ملتی را ببیند؟
اگر اینها واقعا در میان مردم ایران طرفدار داشتند به هیچ وجه نیاز نداشتند دست به دامان دشمنان ملت ایران شوند تا با تحریم و فشارهای سیاسی و تهدید های نظامی و اقتصادی بخواهند مردم را وادار به انجام خواسته آنها کنند.
به هر حال امروز مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا آب پاکی را روی دست همه اینها ریخت و اعلام کرد که چنین تصمیمی باید ابتدا توسط یک دادگاه گرفته شود.
البته برخی باور دارند اینها به زودی دنبال دادگاه هایی خواهند رفت که از طریق آنها و از طریق گول زدن قاضی به مقاصد خود برسند اما واقعیت امر این است که علیرغم همه این سنگ اندازی ها، دیپلمات های اروپایی به خوبی می دانند منافع اروپا به قول معروف در شاخ به شاخ شده با ایران نیست بلکه در حل دیپلماتیک مسایل خود با ایران است و حل مسایل دیپلماتیک با تن دادن به خواسته هوچی گران امکان پذیر نمی باشد.
مضاف بر همه اینها قطعا سفارت های همین کشورهای اروپایی گزارش های مفصلی از اوضاع داخل ایران برای مراکز خود ارسال کرده اند و امروزه دیگر برای همه مشخص است که وزن و تکلیف هر کدام از طرفها چه قدر است و سران اروپا دیگر روی آنهایی که صفت اپوزیسیون خارج کشور برای خود گذاشته اند حساب باز نمی کند و اگر هم اقدامی انجام می شود فقط با هدف تقویت موضع مذاکراتی است و بس.
پایان/
نظر شما